از کجا معلوم خدایی هست؟؟؟؟؟؟؟
شبهه:
از کجا معلوم خدایی هست؟؟؟؟
پاسخ:
همه ما میدانیم که هر کس به وجودِ خودش یقین دارد و با علم حضوری میداند که واقعاً هست و وجودش توهم نیست، حتی همه یقین دارند که روزی نبودند و بعداً به این دنیا آمده اند. هر چیزی هم که اطراف ما وجود دارد به همین شکل است، یعنی یک روز نبوده و بعداً به وجود آمده است، مانند درخت یا گل یا ماشینی که هر روز میبینیم و یا تلفن همراهی که هر روزه از آن استفاده میکنیم و همینطور این را هم میدانیم که برای به وجود آمدن یک وسیله کوچکی مثل موبایل، انسانها و تجهیزات زیادی در کارخانه ها تلاش میکنند. حال به نظر شما وقتی یک وسیله کوچکی مثل موبایل خود به خود به وجود نیامده و سازنده دارد، آیا ممکن است انسان که صدها برابر پیچیدهتر از گوشی است، بدون هیچ سازندهای خود به خود به وجود آمده باشد؟!!!! از این طریق ما به یکی از مهمترین سوالات زندگی خود میرسیم؛ اینکه چه کسی ما را با این پیچیدگی های جسمی و روحی به وجود آورده است؟
وجود هر انسانی، در نگاه اول به پدر و مادر و عوامل رشد و شرایط دیگری که در زندگی او موثر هستند، بستگی دارد؛ هیچ یک از این عوامل موثر نیزدر این جهان، خود به خود و بدون توجه به چیزهای دیگر، خالی و آزاد از غیر خود نمیتواند اولاً به وجود بیاید و ثانیاً باقی بماند. دانشمندان و علما به این گونه امور ممکن میگویند. ممکن در اصطلاح یعنی اینکه در شرایط خاصی پیدا میشود و اگر آن شرایط نبود پیدا نمیشود. اما باید بدانیم که پدر و مادرها و همچنین دیگر اشیاء نیز خودشان از ممکنات هستند. یعنی به خود پابرجا نیستند و چون همه محتاج و نیازمند به دیگری هستند و از خود چیزی ندارند، ما باید به مبدأیی برسیم که همه این تعلقات و نیازها به آنجا منتهی شود و او خود از این تعلق و نیاز و امکان مبرّا و بی نیاز باشد و علت ما فوقی نباشد که از او پیدا شده باشد. آری سلسله ممکنات عالم وجود باید به وجود واجبی منتهی شود. “واجب” آن است که در وجود خود نیازی به دیگری ندارد، درست عکس ممکن، و او به خویشتن برپاست و چیز دیگری در پیدایش یا بقاء او موثر نیست؛ بنابراین هر سرسلسلهی تمام پدیدهها، همان لایق پرستش، یعنی خداست.