پیامبر اسلام در کلام مشاهیر
كلام شيرين و اخلاق نيك
لوئى توماس، نويسنده معروف آمريكايى
كمتر خانوادهاى در عربستان ديده مىشود كه نام يكى از فرزندان خود را «محمد» نگذارد و اصولاً انتشار اين نام در عالم، بيشتر از انتشار نام پطرس و يوحناست. محمد صلىاللهعلىوآله، پيغمبر عرب، اول كسى بود كه وحدت ملى عرب را عملى كرد و آن قبايل را در زير يك پرچم گردآورد و هنگامى كه ظهور نمود، نه تنها عربستان، بلكه جهان، محتاج به ظهورش بود. او با قوه و اعمال نفوذ، وحدت عرب را ايجاد نكرد؛ بلكه بر اثر كلام شيرين و اخلاق نيك خود، قلوب اين قوم را تسخير كرد تا آنان از روى ميل از او پيروى كرده، به گفتههايش ايمان آوردند. حقاً مىتوان گفت كه فرزند مكه صفايى داشت كه در ساير پيغمبران يافت نمىشد. در او نيرويى بود كه با آن، ميان دلهاى متفرق، ايجاد ائتلاف مىكرد و به طورى آنها را متحد مىكرد كه در پندار و احساس، در حكم يك دل بودند.
**************
محمد امين
مستر هوبرت ويل، صاحب كتاب المعلم الاكبر
محمد، ششصد سال پس از مسيح ظهور كرد و با نيروى خدايى كه داشت، توانست تمام اوهام را برطرف سازد و بتپرستى را براندازد و چون مردى درستكردار، راستگو و بىآلايش بود، مردم به او لقب امين داده بودند. لهجه صادق و عزم استوارى داشت و با همين مزايا، توانست گمراهان را به راه راست هدايت كند.
**************
عدل و رحمت
لورانسيا دالبرى از بانوان دانشمند
محمد صلىاللهعلىوآله، بزرگ و پيشواى حكومت اسلامى و همواره مراقب آسايش و آزادى ملت خود بوده و كسانى را كه مرتكب جنايت مىشدند، مجازات مىكرد. اين پيغمبر، دعوت به پرستش خداى يگانه و دين يگانگى را ترويج مىكرد و در دعوت به اين دين، لطف و مهربانى را حتى با دشمنان، مراعات مىكرد. در اين شخصيت، دو صفت از بهترين و عالىترين صفات بشرى وجود داشت و آن دو، عدل و رحمت مىباشند.
**************
مهربانى بىشائبه
هانرى ماسه
اگر درباره پيغمبر اسلام يك بحث اجمالى نماييم، شخصيتى كه همواره متفكر و در انديشه است، با نفسى كه باطنش مملو از غم و اندوه باشد، در برابر ما مجسم مىشود؛ اما مداركى كه از او در دست است، شخصى را در برابر ما مىآورد كه معتقد به خداى يگانه و زندگانى اخروى است و از صفات برجستهاش، مهربانى بىشائبه، عزم، اراده و اعتقاد است؛ علاوه بر اين، مردى است حاكم، ادارهكننده، سياسى، جنگى و با وجود اين، قاهر و آشوبطلب نبوده، برعكس، هميشه طالب صلح و آرامش بوده است.
**************
مهرباني و خوش رفتاري
مسيو بارتلمى سن هيليارد
محمد صلىاللهعلىوآله در دوره خود، باهوشترين عرب و پرهيزگارترين و متديّنترين آنان، پرحوصله و بردبارتر از همه و نسبت به دشمنان از همه مهربانتر و خوشرفتارتر بود و بر پايه آن، امپراتورى عظيم و بىمانند اسلامى را برپا كرد كه ناشى از تفوق اين پيغمبر، بر رجال آن عصر بود و بس؛ اما دينى كه او آورد و مردم را به آن دعوت نمود، يك خير و بركت بزرگ بود و از اين رو، عموم ملل به او گرويدند و از آن بهرهمند شدند.
**************
پيامبرى پرهيزگار
ولتر فرانسوي
سال 1763 ميلادى در تاريخ افكار ولتر نقطه عطفى بود. در اين سال بود كه سرانجام تصوير جديدى از حضرت محمّد [(ص)] و پيروانش در ذهن او ترسيم شد، قضاوت او نيز درباره شخص پيامبر اسلام [(ص)] كه هميشه مورد عنادش بود تغيير كرد و آنگاه كه حقيقت را بازيافت درباره آن حضرت گفت: محمّد [(ص)] بى گمان مردى بسيار بزرگ بود و مردان بزرگى نيز در دامن فضل و كمال خود پرورش داد. قانون گذارى خردمند، جهانگشايى توانا، فرمانروايى دادگستر، پيامبرى پرهيزگار بود و بزرگترين انقلاب هاى روى زمين را پديد آورد.
ولتر در سال 1776 ميلادى به ياد نمايشنامه فناتيسم، نخستين اثر ضد اسلامى اش، آخرين سخن خود را بر زبان آورد كه: “من در حق محمّد [(ص)] بسيار بد كردم” و چون برداشت هاى اوليه او از اسلام تحت تأثير نوشته هاى مغرضانه مسيحيان بود از روى خشم مى گفت: “همه كتاب هايى را كه تاكنون مسيحيان درباره مسلمانان نوشته اند بايد بر آتش افكند.”
**************
شريعتي عالم گير
تُولْستوى
لئو تولستوى ( 1910 ـ 1828 ) نويسنده مشهور روسى در كتاب خود به نام محمد [ صلى الله عليه و آله و سلم ] مى گويد: جاى هيچگونه شبهه و ترديد نيست كه پيامبر اسلام از بزرگان مصلحين دنيااست، آن هم مصلحى كه به جامعه بشريت خدمات شايانى كرده است. و اين فخر و مباهات براى او بس است كه يك ملت خون ريز و وحشى را از چنگال اهريمنان عادات زشت و شنيع برهانيد و راه ترقى را بر روى آنان بازكرد و حال آن كه هر مرد عادى نمى تواند به چنين كار شگرفى اقدام كند و نتيجه بگيرد.
بنابر اين شخص شخيص پيامبر اسلام، سزاوار همه گونه احترام و اكرام مى باشد شريعت پيامبر اسلام به علت توافق آن باعقل و حكمت در آينده عالم گير خواهد شد.