جلسه تفسیر استاد اخوان، روز یکشنبه، 5 دی ماه 95 در حوزه علمیه حضرت ابوطالب + گزارش تصویری
جلسه تفسیر استاد شیخ عباس اخوان، روز یکشنبه، 5 دی ماه 95، پس از نماز مغرب و عشا در محل حوزه علمیه حضرت ابوطالب(علیهالسلام) (مسجد منیریه) برگزار گردید.
حجت الاسلام اخوان در ابتدای بحث با قرائت آیات ابتدایی سوره الرحمن فرمودند: «الرحمن* علم القرآن*حلق الانسان*…»[1] مقام تعلیم، مقام کشف حقیقت است. در حقیقت، علم، ماهیتی است که کشف حقیقت می کند.
وی در توضیح این مفهوم، ادامه داد: هر ماهیتی که کشف حقیقت کند، همان علم است. لذا علم نمی تواند بما هو علم، حقیقت باشد. بلکه علم، کاشف حقیقت است نه خود حقیقت.
ایشان در توضیح معنای «حق» گفتند: حق یعنی ثابت العین. هر چیز که حق باشد، ثابت و لایتغیر می باشد. اینکه می گوییم خدا حق است، یعنی خدا ثابت العین است. مطلبی حق است، یعنی ثابت است. حق بودن یعنی مطابقت با عالم نفس الامر.
ایشان ضمن بیان مثالی به توضیح ثابت بودنِ حق و حقیقت پرداخته و گفتند: فرض کنید بالای این منبر، عالم نفس الامر است، و یک شی فرضی در این عالم قرار دارد. یک نفر می گوید فلان شی بالای منبر و جزو نفس الامر است، اما 10 نفر می گویند چنین نیست. در اینجا فقط آن یک نفر حقیقت را گفته. حق، به تعداد وکمیت نفرات نیست. بلکه مطابقت با نفس الامر و ثابت العین بودن، ملاک است.
ایشان با اشاره داستان عارفی معروف، اضافه داشت: وقتی آن شخص گفت «انا الحق»، یعنی نفس الامر ثابت است، یعنی من حقیقت دارم؛ نه اینکه من خدا هستم. نگفت «انا الله» بلکه گفت «انا الحق».
وی افزود: در مقابل حق، باطل است. در فارسی، باطل یعنی غلط. اما در عربی باطل یعنی زائل. هر چیزی غیر از الله باطل است، خب، آیا معنی اش این است که آسمان غلط است؟ کائنات غلط است؟! نخیر. یعنی هر چیزی که غیر از الله هست، ثبات ندارد و زائل شدنی است.
حجت الاسلام اخوان در ادامه گفت: «علمه البیان[2]» خب، بیان و بینونت، یکی از معانیش «آشکار شدن» است. یعنی خداوند آشکار نمودن را به انسان آموخت. آشکار نمودن حق که لازمه اش قول حق و راست است. شما یک سنگ را در هوای سرد بگذار. هیچ نمی گوید. نمی توانی از این سکوتش، نتیجه ای بگیری. اما انسان در هوای سرد به سخن در می آید. می گوید سردم است و دارم می لرزم. پس «آشکار کردن» فرع بر درک داشتن است. یعنی انسان درک سرما می کند و آشکار می نماید، ولی سنگ درکی ندارد و ابراز و آشکاری انجام نمی دهد.
شیخ عباس اخوان با توضیح «قول الحق»، بیان داشت: کسی که از حقی خبر می دهد، یعنی او حق را دیده و به ما خبر می دهد. به این می گویند قول الحق. گاهی نیز انسان خود حقیقتی را می بیند که به آن «عین الحق» گفته می شود. در قول الحق، شخص به کشف حقیقت دیگری، آگاهی پیدا می کند و همین ماهیت علم می باشد. البته پیش نیاز این علم و آگاهی، «درک» است.
شیخ عباس اخوان در ادامه گفت: فلاسفه می گویند در عالم امکان، مجرداتی غیر از خدا داریم. از عقل اولی بگیر تا انتها. پس، آیا غیر از خدا مجردی هست؟
ایشان با بیان پاسخ آیت الله شاه آبادی به سوال، جواب گفتند: آقای شاه آبادی می گویند، همه این مجردات در مقام تقوّم، مجرد نیستند و نسبت به الله، کثافات می باشند.
حجت الاسلام اخوان، به مناسبت، به دلیل و اقتضای خلقت نیز اشاره ای داشتند و بیان نمودند: مقتضای کمال جلوه گری است. در واقع یکی از کمالات موجود کامل، جلوه گری است. وقتی به کمال رسید، می خواهد جلوه کند. کما اینکه در ادامه آیات به این اشاره می کند. می خواهد به تو جلوه گری کند. «خلق الانسان من صلصال کالفخار»[3] یعنی نگاه ببین چطور خلقت کرده ام. این، مقتضای کمال الهی و جلوه گریِ اوست. این جلوه گری و کمال انگاری را در انسان نیز قرار داده است. یعنی ای انسان، تو باید از ارض وجود خود، اسماء حسنی را به جلوه و ظهور برسانی. خداوند می خواهد این اسما و صفات کمالیه را در وجود انسان متجلی ببیند.
[1] – الرحمن؛ آیات 1 تا 3
[2] – الرحمن؛ آیه 4
[3] – الرحمن؛ آیه 14