منو دسته‌بندی

تفسیر های کوتاه شبانگاهی استاد سینایی “سوره نساء” بخش هفتم

تفسیر,استاد سینایی,سوره نساء,آیه 171

تفسیر کوتاه حجت الاسلام سینایی “سوره نساء” آیه 171

من یکی دو نکته از این آیات عرض می کنم لطفا توجه بفرمایید. یکی اینکه خب معلومه بحث غلو که مطرح می کنند الآن بین ماها به نسبت امامانمون، به نسبت مراجعمون هم اگر کسی اهل اینجور مسائل باشد خب این غلو هست. در مورد پیغمبرش می فرماید که غلو نکنید. که می گویند حضرت عیسی پسر خداست. ما سه خدا داریم. پدر، پسر، روح القدس. در رابطه با ائمه معصومین هم همینطور. شما در اول زیارت جامعه کبیره هم نگاه کنید. اونجا میگه دارید می رید به سمت حرم که زیارت جامعه کبیره بخونید هی بگید الله اکبر. خدا بزرگتر است از این حرف ها. سبحان الله. که چی؟ که وقتی عبارت های زیارت جامعه کبیره رو بخونید ای بسا به غلو بیفتید درباره ائمه. فکر کنید ائمه در مقابل خدا عددی هستند. نه اینطور نیست.خیالتون راخت. پیغمبر و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین همونطوری که خودشون در مورد خودشون میگفتن افتخار می کردند بهشون گفته شه عبدالله. بردگی و  بندگی بد است برای غیر خدا. چرا برای غیر بد است؟ چون اون ها استحقاق این رو ندارند که ما بنده اون ها باشیم. برای خدا خوب است چون استحقاق این رو دارد. ما هر چی داریم از اوست. بدن ما، علم ما، هر چی. همه رو خدا بهمون داده. و این بنده او بودن افتخار هست. چه اشکالی داره؟

مخصوصا طلبه ها توجه کنند اینکه هر چیزی داریم همه رو خدا داده نه اینکه به من هر چی دارم خدا داده ولی آقا رسول الله خودش داشته. امام حسین چیزی از خوش داشته. نه، اون ها هم هر چی داشتن از خدا بوده. این جمله قرآن رو به پیغمبر دارد می گوید: «و ما رمیت» تو ننداختی تیری رو «اذ رمیت» موقعی که تو انداختی. از یک طرف دارد به او نسبت می دهد از اون طرف دارد به خودش نسبت می دهد. می گوید اون موقعی که تیر انداختی تو ننداختی. «ولکن الله رمی» هر چی داری از خداست. حول و قوه الهی، رکوع و سجود و قیام و قعود و صحبت کردن و ذهن، همه این ها از خداست.

حالا الآن بین علما و مراجع یه عده میشن مرید اون عالم یه عده میشن مرید این عالم. بعد همدیگر رو هتک می کنن، توهین می کنن.حرفای بد میزنن. هر کدام از این ها رو در هر اندازه که هستن ما باید بشناسیم و اون ها رو تکریم بکنیم و به اون ها ادب بکنیم. غلو نکردن هم لازمه اش توهین کردن نیست. خداوند متعال به همه موجودات عالم به اندازه ای که تقوی دارند اون هایی که مختارند بهشون فضیلت داده، بهشون ارج نهاده. به برکت اون ها ما رو هم می آمرزه. به برکت اون ها ما رو هم می بخشه. اما این ها در طول خدا اند نه در عرض خدا. این یک نکته بسیار مهم که اوجش درباره حضرت عیسی مسیح علیه السلام است. تو ما ها در رابطه با سید الشهداست. بله درباره امام حسین علیه السلام گفتند یک قطره اشکش انسان رو می آمرزه. اما آمرزش نشانه داره و اون اینکه شما بعدش دیگه گناه نمی کنی. زمان امام صادق علیه السلام یه آقایی بود دور از محضرتون اهل مشروب و آواز و زن بارگی و فحشاء و حرام بود. جوری میشد که ابابصیر میومد در خانه رو می زد میگفت بسه دیگه. این هم هیچ اعتنایی نمی کرد. مختصر شده قصه اینکه ابابصیر برای حج به مکه که می خواد بره همه برای خداحافظی میرن به دیدنش. این شخص هم آمده بود. گفت آقا ما اومدیم با شما خداحافظی کنیم داری میری مکه میدونم که رفیقت رو می بینی. منظورش امام صادق علیه السلام بود. به او بگو من خودمم دیگه خسته شدم. من آدم بشو نیستم. می تونی ما رو آدم کنی بسم الله. آمد به امام صادق علیه السلام سر زد یادش رفت موضوع رو بگه امام یادش انداخت. گفت تو حامل پیامی بودی؟ عذر خواهی کرد گفت پیام رو. ببینید چی میگه امام صادق! حضرت فرمود بهش بگو از این به بعد رو ترک کن قبلیاش با من. ببینید این بده که بعضیا می گن هر کاری می خوای بکنی بکن، یه یا حسین تو بهشتی. دروغ محضه. این می دونید لازمش چیه؟ لازمش اینه که خدا عادل نباشه. حکیم نباشه. اینه که کل این نظام آفرینش کشک باشه. خوب و بد با هم برن بهشت. 124 هزار پیغمبر هم الکی آمده اند. ما برای اینکمه یه جمله رو درست بکنیم میخوام کل نظام آفرینش رو ببریم زیر سؤال. امام صادق گفت فلانی، بهش بگو بعدیا رو ترک کن، قبلیاش با من. 45 سال، 50 سال گناه کردی. قبلیاش رو من به عهده می گیرم. بعدی از این دیگه نکن این کار ها رو. آمد پیام رو رسوند. میگه رفتم یه روز خونش در بزنم. دیدم پشت در قایم شده. گفتم چیه؟ گفت هر چه مال و اموال داشتم از حرام و قمار و این ها دادم رفت. کنیز هام رو هم فرستادم رفتن. دیگه پولی نمونده برام. الآن هم چند روزه گرسته ام. برهنه ام پشت در واستادم.  میگه رفتم گشتم تو خونه وسایل اوردم دادم بهش لباس تنش کرد و غذا دادم بهش. چند مدت بعد هم مریض شد. ابا بصیر میگه آمدم بالای سرش دیدم حالت غشوه بهش دست داده بود. وقتی به هوش آمد گفت رفیقت به عهدش وفا کرد. دیدم که بهشت مهیاست. و ازلفت الجنة. دارم میرم… بعدش دیگه گناه نکرد. طرف میگه برای امام حسین یه اشک بریز دیگه تموم. آیه قرآن میگه :«و لم یصروا علی ما فعلوا » بله حالا یه وقت از یکی گناهی هم سر زد سریع استغفار میکنه میگه ببخشید غلط کردم. ولی نه اینکه هر کاری می کنه بکنه بعد بگه که نخیر ما که امام حسینی هستیم ان شاء الله میریم بهشت. این ها غلو هست. خود اماما هم این کار رو نکردن. همون موقعی که زنده بودند هم این کار رو نکردند.بعد هم که شهید شدند باز یه همچین وعده ای رو به کسی نداند. گفتند بله اگر کسی ترک گناه کرد ما شافعیم و کمکش می کنیم. گناه کرد استغفار کرد باز هم ما شافعیم. اما گناه کند و اصرار به گناه کند و گستاخی این دیگر نمی شود.

مدیر کل سایت حوزه علمیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *